امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Long-term

ˈlɔːŋˈtɜrːm ˈlɒŋtɜːm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
بلندمدت، درازمدت، طولانی‌مدت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The effects of the pandemic on the economy are expected to be long-term.
- پیش‌بینی می‌شود که تأثیرات این همه‌گیری بر اقتصاد، بلندمدت باشد.
- The company is focused on developing long-term relationships with its customers.
- این شرکت بر توسعه‌ی روابط طولانی‌مدت با مشتریان خود متمرکز است.
- long-term investment
- سرمایه‌گذاری بلندمدت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد long-term

  1. adjective Relating to or extending over a relatively long time
    Synonyms: long-run, semipermanent

ارجاع به لغت long-term

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «long-term» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/long-term

لغات نزدیک long-term

پیشنهاد بهبود معانی