معنی long weekend به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˌlɑːŋ wiːkˈend ˌlɒŋ wiːkˈend

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

تعطیلات طولانی آخر هفته‌ (شنبه و یکشنبه به‌اضافه‌ی یک روز دیگر مانند جمعه یا دوشنبه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Many people plan outdoor activities and barbecues during the long weekend.

- بسیاری از افراد برای فعالیت‌های بیرون از خانه و کباب‌خوران در طول تعطیلات طولانی آخر هفته برنامه‌ریزی می‌کنند.

- I always look forward to the long weekend because it gives me extra time to spend with my family.

- همیشه مشتاقانه منتظر تعطیلات طولانی آخر هفته‌ هستم زیرا زمان بیشتری دارم تا با خانواده بگذرانم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت long weekend

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «long weekend» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/long-weekend

لغات نزدیک long weekend

- long ton
- long wave
- long weekend
- long-day
- long-distance

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی