امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Looped

American: ˈluːpt British: luːpt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    loops
  • وجه وصفی حال:

    looping

معنی

adjective
(آمریکا- عامیانه) مست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد looped

  1. verb Make a loop in
    Synonyms: circled, coiled, curled, twirled, rung, intertwined, turned, surrounded, spiralled, knotted, curved, folded, circuited, bowed, billeted, bent, arced
    Antonyms: lined
  2. adjective Stupefied, excited, or muddled with alcoholic liquor
    Synonyms: besotted, crapulent, crapulous, drunk, drunken, inebriate, inebriated, intoxicated, sodden, tipsy, cockeyed, stewed, blind, bombed, boozed, boozy, crocked, high, lit, loaded, pickled, pixilated, plastered, potted, sloshed, smashed, soused, stinking, stinko, stoned, tight, zonked
  3. verb To form a loop
    Synonyms: connected, curved

ارجاع به لغت looped

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «looped» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/looped

لغات نزدیک looped

پیشنهاد بهبود معانی