امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lowland

ˈloʊlənd ˈləʊlənd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective noun
زمین گود، زمین پست، زمین فرو افتاده، پست زمین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
adjective noun
وابسته به پست زمین
adjective noun
دشت (در مقایسه با کوهستان)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lowland

  1. noun Low level country
    Synonyms: swamp, marsh, valley, bog, bottoms, bottom-land, flat, holm, vale
    Antonyms: highland
  2. adjective Of relatively low or level country
    Antonyms: upland

Collocations

  • the lowlands

    جلگه‌های زیرین (اسکاتلند)

ارجاع به لغت lowland

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lowland» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lowland

لغات نزدیک lowland

پیشنهاد بهبود معانی