امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Lsd

    ˌel es ˈdiː ˌel es ˈdiː
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    ال اس دی (ترکیب بلورین به فرمول C15H15N2CON(C2H5)2 که در روانپزشکی کاربرد دارد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    noun abbreviation
    (پول انگلیس) پوند- شیلینگ - پنس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد lsd

    1. noun lysergic acid diethylamide
      Synonyms: acid, blotter acid, blue heaven, California sunshine, cubes, dots, drug, electric Kool-aid, hallucinogen, instant Zen, Lucy in the sky with diamonds, mellow yellows, microdots, Owsley, Owsley’s acid, purple haze, strawberry fields, sunshine, tabs, yellow sunshine

    ارجاع به لغت lsd

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lsd» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lsd

    لغات نزدیک lsd

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی