امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Luscious

ˈlʌʃəs ˈlʌʃəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
خوشمزه، لذیذ، شیرین، دلپذیر، شهوت‌انگیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- luscious pears and peaches
- گلابی‌ها و هلوهای رسیده و آبدار
- the dancer's luscious legs
- پاهای شهوت‌انگیز آن رقاصه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد luscious

  1. adjective delicious, delectable
    Synonyms: adorable, ambrosial, appetizing, choice, darling, delish, deluxe, distinctive, divine, exquisite, flamboyant, flavorsome, heavenly, honeyed, juicy, lush, luxurious, mellow, mouth-watering, nectarious, opulent, ornate, palatable, palatial, piquant, rare, rich, savory, scrumptious, succulent, sumptuous, sweet, toothsome, voluptuous, yummy
    Antonyms: nasty, poor, unappetizing, unsavory

ارجاع به لغت luscious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «luscious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/luscious

لغات نزدیک luscious

پیشنهاد بهبود معانی