امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Macaroni

ˌmækəˈroʊni ˌmækəˈrəʊni
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    macaronis

معنی

noun
رشته فرنگی، ماکارونی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد macaroni

  1. noun pasta
    Synonyms: noodles, penne, shells, spaghetti, tortellini

ارجاع به لغت macaroni

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «macaroni» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/macaroni

لغات نزدیک macaroni

پیشنهاد بهبود معانی