امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Mace

meɪs meɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive
پوست جوز، گل جوز، راف، گرز( gorz )، کوپال، چماق زدن، گول‌زدنی، فریب، چماق
- Rustam's mace was heavy.
- گرز رستم سنگین بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mace

  1. noun A weapon or symbol of authority
    Synonyms: club, baton, staff, scepter, Chemical Mace, macebearer, mallet, rod, verge, spice, weapon, macer
  2. noun A compound
    Synonyms: Chemical Mace (trademark), fear gas, nerve-gas

ارجاع به لغت mace

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mace» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mace

لغات نزدیک mace

پیشنهاد بهبود معانی