امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Macerate

    ˈmæsəreɪt ˈmæsəreɪt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      macerated

    • شکل سوم:

      macerated

    • سوم‌شخص مفرد:

      macerates

    • وجه وصفی حال:

      macerating

    معنی و نمونه‌جمله

    adverb
    لاغر کردن، (مجازاً) ظلم کردن بر، زجر دادن، خیساندن، خیس شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - flax macerated in water
    - کتان خیسانده در آب
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد macerate

    1. verb Cause to grow thin or weak
      Synonyms: emaciate, liquefy, mash, waste, permeate, ret, saturate, soak, soften, steep

    ارجاع به لغت macerate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «macerate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/macerate

    لغات نزدیک macerate

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی