امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Machete

    məˈʃet̬i məˈʃeti
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      machetes

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    قمه، قداره (کارد بزرگی که تیغه‌ای پهن دارد که برای بریدن درختان و گیاهان یا به عنوان سلاح از آن استفاده می‌شود)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The man used a machete to clear a path through the dense jungle.
    - این مرد با استفاده از قمه مسیری را در میان جنگل انبوه باز کرد.
    - The lumberjack used a machete to trim branches from the trees.
    - چوب‌بر از قداره برای زدن شاخه‌های درختان استفاده می‌کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد machete

    1. noun A large heavy knife used in Central and South America as a weapon or for cutting vegetation
      Synonyms: knife, sickle, blade, cleaver, bola, matchet, steel, bolo, weapon, panga

    ارجاع به لغت machete

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «machete» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/machete

    لغات نزدیک machete

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی