معنی machine translation به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

mɪˈʃiːntrænzˈleɪʃn̩ məˈʃiːntrænsˈleɪʃn̩

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

زبان‌شناسی کامپیوتر ترجمه‌ی ماشینی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The accuracy of machine translation has greatly improved in recent years.

- دقت ترجمه‌ی ماشینی در سال‌های اخیر بسیار بهبود یافته است.

- The use of machine translation has become increasingly common in the field of localization.

- استفاده از ترجمه‌ی ماشینی به طور فزاینده‌ای در زمینه‌ی بومی‌سازی رایج شده است.

- I use machine translation tools to help me understand foreign texts.

- از ابزارهای ترجمه‌ی ماشینی برای کمک به درک متون خارجی استفاده می‌کنم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت machine translation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «machine translation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/machine-translation

لغات نزدیک machine translation

- machine time
- machine tool
- machine translation
- machine word
- machine-wash, vt.

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی