امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Made-to-order

ˈmeɪdˈtuːˈɔːrdər ˈmeɪdtuːˈɔːdə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
سفارشی، طبق دستور قبلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
adjective
بسیار مناسب، جور، راحت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد made-to-order

  1. adjective Made according to the specifications of the buyer
    Synonyms: custom-built, custom-made, tailor-made, custom, suitable, customized, bespoke, bespoken, tailored

ارجاع به لغت made-to-order

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «made-to-order» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/made-to-order

لغات نزدیک made-to-order

پیشنهاد بهبود معانی