امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Magenta

məˈdʒentə məˈdʒentə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun uncountable
رنگ سرخابی، مجنتا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- She wore a stunning magenta dress to the party.
- لباس سرخابی خیره‌کننده‌ای در مهمانی پوشیده بود.
- The magenta flowers bloomed in the garden.
- گل‌های مجنتا در باغ شکوفه دادند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد magenta

  1. noun A battle in 1859 in which the French and Sardinian forces under Napoleon III defeated the Austrians under Francis Joseph I
    Synonyms: maroon, claret, fuchsia, Battle of Magenta, grape, vermilion, raisin, raspberry

ارجاع به لغت magenta

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «magenta» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/magenta

لغات نزدیک magenta

پیشنهاد بهبود معانی