امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Magnanimity

    ˌmæɡnəˈnɪmɪti ˌmæɡnəˈnɪmɪti
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    جوانمردی، رادمردی، بزرگواری، بزرگی طبع، علو طبع، بلندهمتی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - He showed magnanimity even toward his enemies.
    - او حتی نسبت به دشمنانش هم بزرگواری کرد.
    - His magnanimities shall never be forgotten.
    - بزرگواری‌های او هرگز فراموش نخواهد شد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد magnanimity

    1. noun The quality or state of being generous
      Synonyms: big-heartedness, bounteousness, bountifulness, freehandedness, generosity, generousness, great-heartedness, large-heartedness, lavishness, liberality, magnanimousness, munificence, openhandedness, unselfishness, unsparingness
    2. noun Liberality in bestowing gifts; extremely liberal and generous of spirit
      Synonyms: generosity, unselfishness, benevolence, chivalry, munificence, largess, altruism, largesse, philanthropy, openhandedness
    3. adjective
      Synonyms: chivalric, chivalrous, generous, handsome, liberal, magnanimous, philanthropic, unselfish

    ارجاع به لغت magnanimity

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «magnanimity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/magnanimity

    لغات نزدیک magnanimity

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی