امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Magnificent

mæɡˈnɪfəsnt mæɡˈnɪfəsnt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more magnificent
  • صفت عالی:

    most magnificent

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1
فوق‌العاده خوب، عالی (و شایسته‌ی تحسین)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The opera singer's voice was magnificent.
- صدای خواننده‌ی اپرا واقعا فوق‌العاده خوب بود.
- Your soup was magnificent.
- سوپ شما عالی بود.
adjective
شکوهمند، بلندپایه، والا (پیش از اسم حاکمان مشهور سابق)
- Lorenzo the Magnificent was a powerful ruler in Renaissance Italy.
- لورنزوی شکوهمند فرمانروای قدرتمندی در دوران رنسانس ایتالیا بود.
- Cleopatra the Magnificent was a queen of Egypt known for her beauty and intelligence.
- کلئوپاترای والا ملکه‌ی مصر بود که به زیبایی و هوشش معروف بود.
adjective
مجلل (در ساختار و زینت)
- the king's magnificent palace
- کاخ مجلل پادشاه
- We visited a magnificent cathedral in Paris during our vacation.
- در تعطیلاتمان در پاریس از یک کلیسای جامع مجلل بازدید کردیم.
adjective
خیره‌کننده
- The sunset over the ocean was magnificent.
- غروب خورشید بر فراز اقیانوس خیره‌کننده بود.
- The view from the mountaintop was magnificent.
- منظره‌ای که از قله‌ی کوه دیده می‌شد، خیره‌کننده بود.
adjective
تأثیرگذار، برجسته، تحسین‌برانگیز (نثر و غیره)
- I was blown away by the writer's magnificent prose.
- از نثر تأثیرگذار نویسنده متحیر شدم.
- His magnificent purpose in life was to help others in need.
- هدف تحسین‌برانگیز او در زندگی کمک به افراد نیازمند بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد magnificent

  1. adjective glorious, wonderful
    Synonyms: arresting, august, brilliant, chivalric, commanding, elegant, elevated, exalted, excellent, fine, glittering, gorgeous, grand, grandiose, high-minded, imperial, imposing, impressive, lavish, lofty, luxurious, magnanimous, magnific, majestic, noble, opulent, outstanding, palatial, plush, pompous, posh, proud, radiant, regal, resplendent, rich, royal, smashing, splendid, standout, stately, striking, sublime, sumptuous, superb, superior, superlative, swanky, towering, transcendent
    Antonyms: bad, offensive, poor, ugly

ارجاع به لغت magnificent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «magnificent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/magnificent

لغات نزدیک magnificent

پیشنهاد بهبود معانی