امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Majuscule

    məˈdʒʌskjuːl ˈmædʒəskjuːl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun adjective
    (به‌ویژه در متون و دست‌نوشته‌های قرون وسطی) حرف بزرگ، ماژسکول

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    noun adjective
    نوشتار دارای حروف بزرگ
    noun adjective
    باحروف بزرگ
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد majuscule

    1. noun one of the large alphabetic characters used as the first letter in writing or printing proper names and sometimes for emphasis
      Synonyms:
      capital uppercase capital-letter upper-case letter
      Antonyms:
      lowercase
    1. adjective of or relating to a style of writing characterized by somewhat rounded capital letters; 4th to 8th centuries
      Synonyms:
      great capital
      Antonyms:
      minuscule

    ارجاع به لغت majuscule

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «majuscule» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/majuscule

    لغات نزدیک majuscule

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی