امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Maladminister

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
بد اداره کردن، به‌طور سوء اداره کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت maladminister

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «maladminister» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/maladminister

لغات نزدیک maladminister

پیشنهاد بهبود معانی