امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Malleable

ˈmæliəbl ˈmæliəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more malleable
  • صفت عالی:

    most malleable

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
چکش‌پذیر، چکش‌خوار، انعطاف‌پذیر، شکل‌پذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- Gold is a highly malleable metal.
- طلا فلز‌ بسیار چکش‌‌پذیری است.
- The malleable metal can be easily shaped into various forms.
- این فلز چکش‌خوار را می‌توان به‌راحتی به حالت‌های مختلفی شکل داد.
- The artist preferred using malleable clay for her sculptures.
- این هنرمند ترجیح داد که برای مجسمه‌های خود از خاک رس شکل‌پذیر استفاده کند.
adjective
انعطاف‌پذیر، منعطف، شکل‌پذیر، قابل تغییر، تربیت‌پذیر، تأثیرپذیر
- A good leader should be malleable, adapting to the needs of their team.
- یک رهبر خوب باید انعطاف‌پذیر باشد و خود را با نیازهای تیم سازگار کند.
- Children’s minds are often malleable, absorbing new ideas quickly.
- ذهن کودکان اغلب انعطاف‌پذیر است و ایده‌های جدید را به‌سرعت جذب می‌کند.
- His malleable opinions changed frequently with new information.
- نظرات منعطف او با اطلاعات جدید مرتباً تغییر می‌کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد malleable

  1. adjective easily changed into a new shape, easily influenced, trained, or controlled
    Synonyms: adaptable, compliant, ductile, flexible, governable, go-with-the-flow, impressionable, manageable, moldable, plastic, pliant, putty in hands, rolls with punches, soft, submissive, supple, tractable, tractile, transformable, workable, yielding
    Antonyms: firm, rigid, stiff

ارجاع به لغت malleable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «malleable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/malleable

لغات نزدیک malleable

پیشنهاد بهبود معانی