امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Mammon

ˈmæmən ˈmæmən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
ثروت، مادیات، مال دنیا (با تداعی منفی) (اغلب با حرف بزرگ)
- His obsession with Mammon led him to prioritize wealth over relationships.
- وسواس او به مال دنیا باعث شد که ثروت را بر روابط ترجیح دهد.
- The allure of mammon blinds people to the true meaning of life.
- جذابیت ثروت مردم را نسبت به معنای واقعی زندگی کور می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mammon

  1. noun
    Synonyms: avarice, gain, possessions, riches, wealth

ارجاع به لغت mammon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mammon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mammon

لغات نزدیک mammon

پیشنهاد بهبود معانی