امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Manhole

ˈmænhoʊl ˈmænhəʊl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    manholes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
دریچه‌ی فاضلاب، دریچه‌ی آدم‌رو، منهول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- He entered the manhole which led to the ship's gas-oil tank.
- او به دریچه‌ی آدم‌رو که به تانک گازوئیل کشتی منتهی می‌شد، وارد شد.
- The manhole emitted a foul odor after heavy rain.
- منهول پس‌از باران شدید بوی بدی متصاعد می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد manhole

  1. noun A cavity
    Synonyms: vent, scuttle, hatch

ارجاع به لغت manhole

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «manhole» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/manhole

لغات نزدیک manhole

پیشنهاد بهبود معانی