امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Manuscript

    ˈmænjəskrɪpt ˈmænjəskrɪpt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      manuscripts

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable C1
    دست‌خط، کتاب خطی، نسخه‌ی خطی، نوشته، دست‌نویس

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - He delivered the manuscript of his book to the publisher.
    - او متن دست‌نویس کتابش را به ناشر تحویل داد.
    - They found those ancient manuscripts in a cave.
    - آن‌ها آن نسخه‌های خطی قدیمی را در یک غار پیدا کردند.
    - a valuable manuscript of Shahnameh
    - یک نسخه‌ی خطی باارزش شاهنامه
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد manuscript

    1. noun book, script
      Synonyms: article, composition, document, hard copy, palimpsest, text

    ارجاع به لغت manuscript

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «manuscript» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/manuscript

    لغات نزدیک manuscript

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی