امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Margarin

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

مارگارین، کره تقلیدی، کره نباتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد margarin

  1. noun A glyceryl ester of margaric acid
    Synonyms: glycerol trimargarate
  2. noun A spread made chiefly from vegetable oils and used as a substitute for butter
    Synonyms: margarine, oleo, oleomargarine, marge

ارجاع به لغت margarin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «margarin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/margarin

لغات نزدیک margarin

پیشنهاد بهبود معانی