امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Marriageable

    ˈmærɪdʒəbl ˈmærɪdʒəbl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    بالغ، درخور عروسی، تنه شوهر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - He has three marriageable daughters.
    - او سه دختر دم بخت دارد.
    - of a marriageable age
    - دارای سن مناسب برای زناشویی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد marriageable

    1. adjective Deemed suitable for marriage
      Synonyms: nubile, eligible, grown-up, of-age, adult, marriable

    لغات هم‌خانواده marriageable

    ارجاع به لغت marriageable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «marriageable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/marriageable

    لغات نزدیک marriageable

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند