امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Mascot

    ˈmæskɑːt ˈmæskɒt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      mascots

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    شانس‌بیار، شگون‌نما، بخت‌آور، یمن‌نماد (شخص یا حیوان یا شیئی که به باور یک گروه یا سازمان به عنوان شخصیت نمادین استفاده می‌شود و معمولاً اعتقاد بر این است که خوش‌شانسی می‌آورد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - The team's mascot was a goat.
    - شانس‌بیار آن تیم یک بز بود.
    - the official mascot of the 2022 World Cup
    - یمن‌نماد رسمی جام جهانی ۲۰۲۲
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد mascot

    1. noun An object thought to possess power
      Synonyms: luck piece, talisman, amulet

    ارجاع به لغت mascot

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mascot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mascot

    لغات نزدیک mascot

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی