امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Massive

ˈmæsɪv ˈmæsɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more massive
  • صفت عالی:

    most massive

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
بزرگ، عظیم، گنده، سترگ، غول‌آسا، غول‌پیکر، ستبر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- massive towers
- برج‌های عظیم
- massive rocks
- صخره‌های سترگ
- massive statues
- مجسمه‌های غول‌آسا
- Rustam's massive shoulders
- شانه‌های ستبر رستم
adjective
زیاد
- the country's massive debts
- بدهی‌های زیاد کشور
- a massive dose of medicine
- مقدار بسیار زیاد دارو (که خورده شده)
adjective
(کانی‌شناسی) (نامنظم از نظر شکل و گاهی بلورین از نظر ساختمان درونی) نادیسه، فشرده، هم‌ساخت
- massive sandstones
- ماسه‌سنگ‌های نادیسه
- massive rock formations
- ریختارهای سنگی هم‌ساخت
adjective
سنگین، حجیم، فشرده
- We had to use a crane to lift the massive statue into place.
- مجبور شدیم از جرثقیل برای بلند کردن مجسمه‌ی سنگین در جای خود استفاده کنیم.
- The boulder was too massive for me to lift on my own.
- تخته‌سنگ خیلی سنگین بود که نمی‌توانستم به‌تنهایی بلندش کنم.
adjective
وسیع، گسترده، جامع
- One of the most massive programs ever submitted to the Congress.
- یکی از جامع‌ترین برنامه‌هایی که تاکنون به کنگره تقدیم شده است.
- massive retaliation
- حمله انتقامی در سطح گسترده، قصاص همگانی
adjective
شدید
- a massive heart attack
- حمله‌ی قلبی شدید
- The most massive odor I have ever known.
- شدیدترین بویی که تابه‌حال به مشامم رسیده است.
- massive hemorrhage
- خون‌ریزی شدید
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد massive

  1. adjective large
    Synonyms: big, bulky, colossal, cracking, cumbersome, cumbrous, elephantine, enormous, extensive, gargantuan, gigantic, grand, great, gross, heavy, hefty, huge, hulking, immense, imposing, impressive, mammoth, mighty, monster, monumental, mountainous, ponderous, prodigious, solid, stately, substantial, titanic, towering, tremendous, unwieldy, vast, walloping, weighty, whopping
    Antonyms: little, miniature, small, tiny

ارجاع به لغت massive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «massive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/massive

لغات نزدیک massive

پیشنهاد بهبود معانی