امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Menopause

    ˈmenəpɑːz ˈmenəpɔːz
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از change of life به‌ جای menopause استفاده کرد.

    معنی

    noun
    یائسگی، بند آمدن قاعدگی، ایست طمث، سن یاس

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد menopause

    1. noun The time in a woman's life in which the menstrual cycle ends
      Synonyms: climacteric, change-of-life

    ارجاع به لغت menopause

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «menopause» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/menopause

    لغات نزدیک menopause

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel