امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Menstruate

    ˈmenstrueɪt ˈmenstrueɪt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      menstruated

    • شکل سوم:

      menstruated

    • سوم‌شخص مفرد:

      menstruates

    • وجه وصفی حال:

      menstruating

    معنی و نمونه‌جمله

    verb - intransitive
    دشتان شدن، قاعده شدن، حیض شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Most women menstruate once a month.
    - بیشتر زنان ماهی یک‌بار قاعده (رگل) می‌شوند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت menstruate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «menstruate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/menstruate

    لغات نزدیک menstruate

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی