امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Mercenary

ˈmɜːrsəneri ˈmɜːsnri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
سرباز مزدور، آدم اجیر، پولکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- The officers were Roman but most of the soldiers were foreign mercenaries.
- افسران رومی بودند؛ ولی بیشتر سربازان مزدوران خارجی بودند.
- a mercenary doctor who pays more attention to money than to his patients
- پزشک آزمندی که به پول بیش از بیمارش توجه دارد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mercenary

  1. adjective greedy for money
    Synonyms: acquisitive, avaricious, bribable, corrupt, covetous, grabby, grasping, miserly, money-grubbing, selfish, sordid, stingy, unethical, unprincipled, unscrupulous, venal
    Antonyms: generous, unselfish
  2. noun person who fights, kills for money
    Synonyms: hireling, legionnaire, merc, professional soldier, slave, soldier of fortune, warrior

ارجاع به لغت mercenary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mercenary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mercenary

لغات نزدیک mercenary

پیشنهاد بهبود معانی