معنی meritorious به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˌmerəˈtɔːriəs ˌmerəˈtɔːriəs

آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

صفت تفضیلی:
more meritorious
صفت عالی:
most meritorious

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

شایسته، مستحق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- It is meritorious to help others free of charge.

- کمک رایگان به دیگران ثواب دارد.

- meritorious services

- خدمات شایان

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد meritorious

adjective honorable, commendable

Synonyms: admirable, boss, choice, creditable, deserving, estimable, excellent, exemplary, golden, good, laudable, meritable, noble, praisable, praiseworthy, right, righteous, thankworthy, top drawer, virtuous, winner, world-beating, worthy

Antonyms: corrupt, dishonorable, immoral, improper, unworthy, wrong

ارجاع به لغت meritorious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «meritorious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/meritorious

لغات نزدیک meritorious

- merit system
- meritocracy
- meritorious
- merl or merle
- merlin

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return