امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Metaphorical

    ˌmet̬əˈfɔːrɪkl ˌmetəˈfɒrɪkl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more metaphorical

    • صفت عالی:

      most metaphorical

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: metaphoric

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    استعاری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - The poet's metaphorical lyrics transported readers to another world.
    - اشعار استعاری این شاعر خوانندگان را به دنیای دیگری می‌برد.
    - The author's use of metaphoric descriptions added depth and complexity to the story.
    - استفاده‌ی این نویسنده از توصیفات استعاری به داستان عمق و پیچیدگی افزود.
    adjective
    تشبیهی، مجازی
    - I had sprouted metaphorical wings.
    - گویی بال در آورده‌ بودم.
    - The storm outside was a metaphorical representation of their tumultuous relationship.
    - طوفان بیرون نمایشی تشبیهی از روابط پرآشوب آن‌ها بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد metaphorical

    1. adjective figurative
      Synonyms: allegorical, denotative, descriptive, emblematic, illustrative, metaphoric, representative, symbolic, tropological

    ارجاع به لغت metaphorical

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «metaphorical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/metaphorical

    لغات نزدیک metaphorical

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی