امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Method

ˈmeθəd ˈmeθəd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    methods

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun B1
روش، اسلوب، طریقه، متد، شیوه، راه، طریقه، طرز، عنوان، سیاق، نوع، سبک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a new method of tax collection
- شیوه‌ی جدید وصول مالیات
- more effective educational methods
- روش‌های آموزشی مؤثرتر
- Soon he found the method for the performance of his duties.
- به‌زودی به شیوه‌ی انجام وظایفش پی برد.
- There are three methods of getting rich.
- پول‌دار‌شدن دارای سه شگرد است.
- Each process involves a special method.
- هر فرایندی لم به‌خصوصی دارد.
- There is not much method in the way they hire people.
- طریقه‌ی استخدام از سوی آنان چندان حساب و کتاب ندارد.
- Method acting
- بازیگری به روش متد
نمونه‌جمله‌های بیشتر
noun
شگرد، آرنگ، لم، روال، هنجار، گواش، ترتیب، نظم، حساب و کتاب
- He is a man of accuracy and strict method.
- او آدم دقیق و با نظم و ترتیبی است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد method

  1. noun means, procedure
    Synonyms: adjustment, approach, arrangement, channels, course, custom, design, disposal, disposition, fashion, form, formula, habit, line, manner, mechanism, method, mode, modus, modus operandi, nuts and bolts, plan, practice, proceeding, process, program, receipt, recipe, red tape, ritual, rote, routine, rubric, rule, rut, schema, scheme, shortcut, style, system, tack, tactics, technic, technique, tenor, the book, usage, way, ways and means, wise, wrinkle
  2. noun order, pattern
    Synonyms: arrangement, classification, design, form, orderliness, organization, plan, planning, purpose, regularity, structure, system

Collocations

  • the historical method

    روش بررسی (چیزی) از نظر تاریخی

    روش تاریخی، روش‌شناسی تاریخی

Idioms

  • method to one's madness

    منطق پشت کارها و رفتارها، دلیل رفتارها، هدف پشت رفتارهای عموماً عجیب

  • there is method in his madness

    ظاهراً رفتارش عجیب است؛ ولی دلیل دارد، دیوانگی او حساب شده‌است.

لغات هم‌خانواده method

ارجاع به لغت method

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «method» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/method

لغات نزدیک method

پیشنهاد بهبود معانی