امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Miasma

    miˈæzmə / / maɪ- miˈæzmə / / maɪ-
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    بخار بدبو، دم یادمه بدبو، بخار یا دمه مسموم‌کننده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - the miasma of suspicion and mistrust
    - محیط مسموم‌کننده‌ی سوء ظن و بی‌اعتمادی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد miasma

    1. noun effluvium
      Synonyms: fetor, foul air, fumes, gas, mephitis, odor, pollution, reek, smell, smog, stench, stink, vapor

    ارجاع به لغت miasma

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «miasma» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/miasma

    لغات نزدیک miasma

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی