امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Micturition

ˌmɪktʃəˈrɪʃən ˌmɪktjuːˈrɪʃən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
عمل شاشیدن، زهراب، عمل پیشاب کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد micturition

  1. noun The discharge of urine
    Synonyms: urination

ارجاع به لغت micturition

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «micturition» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/micturition

لغات نزدیک micturition

پیشنهاد بهبود معانی