امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Mis-

    mɪs mɪs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    prefix
    بد، به بدی، اشتباه، به‌اشتباه، نادرست، سوء

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The teacher addressed the student's misbehavior in class.
    - معلم به رفتار بد دانش‌آموز در کلاس پرداخت.
    - The couple's relationship was plagued by mistrust and suspicion.
    - رابطه‌ی این زوج با بی‌اعتمادی و سوءظن همراه بود.
    - The misjudge of the situation caused a lot of confusion.
    - قضاوت نادرست از وضعیت باعث سردرگمی زیادی شد.
    abbreviation noun
    سیستم اطلاعات مدیریت (MIS) (management information system)
    - The company's MIS was hacked.
    - سیستم اطلاعات مدیریت این شرکت هک شد.
    - The hospital's MIS provided easy access to patients' medical records.
    - سیستم اطلاعات مدیریت بیمارستان دسترسی آسان به سوابق پزشکی بیماران را فراهم کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت mis-

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mis-» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mis-2

    لغات نزدیک mis-

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار