معنی misread به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˌmɪsˈriːd ˌmɪsˈriːd ˌmɪsˈriːd

آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ آذر ۱۴۰۲

سوم‌شخص مفرد:
misreads
وجه وصفی حال:
misreading

معنی‌ها

verb - transitive

بد تعبیر کردن، بد خواندن، بد ترجمه کردن، غلط خواندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

verb - transitive

بد خواندن، غلط خواندن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد misread

verb To understand incorrectly

Synonyms: misinterpret, misconstrue, misapprehend, misconceive, misunderstand, mistake

ارجاع به لغت misread

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «misread» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/misread

لغات نزدیک misread

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار