Mitigating Circumstances
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
مترادف و متضاد mitigating circumstances
-
noun extenuating circumstancesSynonyms: diminished responsibility, palliative, partial excuse, qualification
ارجاع به لغت mitigating circumstances
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «mitigating circumstances» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mitigating-circumstances
لغات نزدیک mitigating circumstances
- - mitigable
- - mitigate
- - mitigating circumstances
- - mitigation
- - mitochondrion