امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Moat

moʊt məʊt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    moated
  • شکل سوم:

    moated
  • سوم‌شخص مفرد:

    moats
  • وجه وصفی حال:

    moating
  • شکل جمع:

    moats

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive
خندق، خاکریز، خندق کندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The fortress was surrounded by a deep moat.
- دژ توسط خندق ژرفی احاطه شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد moat

  1. noun ditch
    Synonyms: canal, channel, fosse, gully, trench

ارجاع به لغت moat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moat

لغات نزدیک moat

پیشنهاد بهبود معانی