امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Moccasin

ˈmɑːkəsɪn ˈmɒkəsɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پوشاک موکاسین (نوعی کفش چرمی که پاشنه ندارد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- She slipped on her moccasins and headed out the door.
- موکاسینش را پوشید و از در بیرون رفت.
- The moccasin was incredibly comfortable and easy to wear.
- موکاسین بسیار راحت و پوشیدن آن آسان بود.
noun countable
جانورشناسی موکاسین (نوعی مار نیمه‌آب‌زی)
- The bite of a moccasin can be deadly.
- نیش موکاسین می‌تواند کشنده باشد.
- He was bitten by a moccasin while walking near the river.
- هنگام راه رفتن در نزدیکی رودخانه موکاسین او را گاز گرفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد moccasin

  1. noun Soft leather shoe; originally worn by Native Americans
    Synonyms: sandal, slipper, heelless shoe, wedgie, mocassin, play-shoe, huarache (Spanish)

ارجاع به لغت moccasin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moccasin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moccasin

لغات نزدیک moccasin

پیشنهاد بهبود معانی