امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Moderately

ˈmɑːdərətli ˈmɒdrətli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb C2
به‌طور میانه، بااعتدال، بامدارا، معتدلانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد moderately

  1. adverb to a degree, to some extent
    Synonyms: a little, averagely, enough, fairly, gently, in moderation, in reason, kind of, more or less, more than not, not exactly, passably, pretty, quite, quite a bit, rather, reasonably, slightly, some, something, somewhat, sort of, so-so, temperately, tolerable, tolerably, tolerantly, within limits, within reason
    Antonyms: immoderately, unlimitedly

ارجاع به لغت moderately

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moderately» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moderately

لغات نزدیک moderately

پیشنهاد بهبود معانی