امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Monish

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
(قدیمی) رجوع شود به: admonish

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد monish

  1. verb Admonish or counsel in terms of someone's behavior
    Synonyms: admonish, warn, caution, discourage

ارجاع به لغت monish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «monish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/monish

لغات نزدیک monish

پیشنهاد بهبود معانی