امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Monoclinic

American: ˌmɑːnəˈklɪnɪk British: ˌmɑːnəˈklɪnɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
(سازواره‌های بلورین) بلورش چلیپایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد monoclinic

  1. adjective Having three unequal crystal axes with one oblique intersection
    Antonyms: triclinic

ارجاع به لغت monoclinic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «monoclinic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/monoclinic

لغات نزدیک monoclinic

پیشنهاد بهبود معانی