امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Monovalent

American: ˌmɑːnəˈveɪlənt British: ˌmɑːnəˈveɪlənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
شیمی یک ارزشی، یک والانسی، یک ظرفیتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
adjective
وابسته به پادتن یا پادگن که فقط با یک پادتن یا پادگن بخصوص ترکیب می‌شود
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد monovalent

  1. adjective Having a valence of one
    Synonyms: univalent
    Antonyms: polyvalent

ارجاع به لغت monovalent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «monovalent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/monovalent

لغات نزدیک monovalent

پیشنهاد بهبود معانی