امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Monstrosity

mɑːnˈstrɑːsət̬i mɒnˈstrɒsəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
هیولایی، بی‌عاطفگی، شرارت بسیار، هیولا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- the monstrosity of those war crimes
- شقاوت آن جنایات زمان جنگ
- The newly-built hospital is a monstrosity.
- بیمارستان تازه‌ساز، بزرگ و بدقواره است.
- We must control this monstrosity which goes under the name of bureaucracy.
- بایستی این هیولا را که دیوان سالاری نام دارد مهار کنیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد monstrosity

  1. noun freak
    Synonyms: abnormality, atrocity, deformity, dreadfulness, enormity, eyesore, freakishness, frightfulness, grotesqueness, heinousness, hideousness, horror, monster, mutant, mutation

ارجاع به لغت monstrosity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «monstrosity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/monstrosity

لغات نزدیک monstrosity

پیشنهاد بهبود معانی