امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Monumental

ˌmɑːnjəˈment̬l ˌmɒnjəˈmentl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more monumental
  • صفت عالی:

    most monumental

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
یادگاری، درخور، یادگار‌، تاریخی، ماندگار، هویدا، معلوم، زیاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a monumental column to commemorate a naval victory
- ستون یادبود در بزرگداشت پیروزی در جنگ دریایی
- Shahnameh is a monumental literary work.
- شاهنامه یک اثر جاویدان ادبی است.
- The monumental painting covers the chapel's entire ceiling.
- این نقاشی شگرف، سرتاسر سقف نمازخانه را می‌پوشاند.
- a monumental event
- رویداد تاریخی
- monumental stupidity
- حماقت عظیم
- a monumental blunder
- یک گاف (اشتباه) رسوا‌کننده
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد monumental

  1. adjective impressive, overwhelming
    Synonyms: awe-inspiring, awesome, classic, enduring, enormous, fantastic, gigantic, grand, great, historic, huge, immense, immortal, important, lasting, lofty, majestic, mammoth, massive, memorable, mighty, mortal, mountainous, outstanding, prodigious, significant, stupendous, towering, tremendous, unforgettable, vast
    Antonyms: insignificant, trivial, unimportant, unimposing, unimpressive

ارجاع به لغت monumental

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «monumental» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/monumental

لغات نزدیک monumental

پیشنهاد بهبود معانی