امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Moonlit

ˈmuːnˌlɪt ˈmuːnˌlɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
مهتابی، روشن
- the moonlit surface of the silvery lake
- سطح مهتاب پوشیده‌ی دریاچه‌ی سیمین
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد moonlit

  1. adjective Lighted by moonlight
    Synonyms: moony
    Antonyms: moonless

ارجاع به لغت moonlit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moonlit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moonlit

لغات نزدیک moonlit

پیشنهاد بهبود معانی