امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Moose

muːs muːs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    moose

توضیحات

در انگلیسی بریتانیایی گاهی به‌جای moose از elk استفاده می‌شود.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جانورشناسی موس، گوزن شمالی (درشت‌هیکل‌ترین نوع گوزن که در آمریکای شمالی و بخش‌هایی از اوراسیا ساکن است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The moose wandered through the dense forest.
- گوزن شمالی در میان جنگل انبوه پرسه می‌زد.
- A family of moose crossed the road unexpectedly.
- خانواده‌ای از گوزن‌های شمالی به‌طور غیرمنتظره‌ای از جاده عبور کردند.
- A majestic moose stood by the river, drinking water.
- یک گوزن شمالی عظیم‌الجثه در کنار رودخانه ایستاده بود و آب می‌خورد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد moose

  1. noun large northern deer with enormous flattened antlers in the male; called `elk' in Europe and `moose' in North America
    Synonyms: elk, European elk, alces-alces

ارجاع به لغت moose

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moose» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moose

لغات نزدیک moose

پیشنهاد بهبود معانی