امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Motherfucker

    ˈmʌðərˌfʌkər ˈmʌðəˌfʌkə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      motherfuckers

    توضیحات

    همچنین در معنای اول می‌توان از mother به‌ جای motherfucker استفاده کرد.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    انگلیسی آمریکایی ناپسند مادرقحبه، مادربه‌خطا، مادرجنده، مادرخراب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - That motherfucker owes me money.
    - اون مادرخراب به من پول بدهکاره.
    - He's such a lazy motherfucker.
    - او یک مادربه‌خطای تنبل است.
    noun countable
    ناپسند یارو، مردک
    - The motherfucker stole my car.
    - مردک ماشینم را دزدید.
    - I can't believe that motherfucker had the audacity to insult my family like that.
    - نمی‌توانم باور کنم که آن یارو این جسارت را داشت که اینطور به خانواده‌ی من توهین کند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت motherfucker

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «motherfucker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/motherfucker

    لغات نزدیک motherfucker

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی