امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Motley

ˈmɑːtli ˈmɒtli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    motlier
  • صفت عالی:

    motliest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
رنگارنگ، آمیخته، مختلط، لباس رنگارنگ دلقک‌ها، لباس چهل‌تکه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a motley fool
- دلقک رنگین‌پوش
- a motley group
- یک گروه ناهمگون
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد motley

  1. adjective mixed, varied
    Synonyms: assorted, conglomerate, dappled, discrepant, disparate, dissimilar, diversified, heterogeneous, indiscriminate, kaleidoscopic, mingled, miscellaneous, mixed, mottled, multicolor, multicolored, multiform, multihued, polychromatic, prismatic, rainbow, unlike, varicolored, variegated, various, versicolor
    Antonyms: homogenous, like, same, similar, uniform, unmixed, unvaried

ارجاع به لغت motley

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «motley» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/motley

لغات نزدیک motley

پیشنهاد بهبود معانی