معنی motor scooter به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈmoʊtəˈskuːtər ˈməʊtəˈskuːtə

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

موتور اسکوتر (موتور سیکلت سبک با چرخ‌های کوچک)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- I saw a motor scooter parked on the sidewalk.

- یک موتور اسکوتر دیدم که در پیاده‌رو پارک شده بود.

- She rode her motor scooter to work every day.

- او هر روز با موتور اسکوترش به محل کار می‌رفت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد motor scooter

noun motorized bicycle

Synonyms: dirt bike, motorbike, motorcycle, scooter, scrambler, trail bike

ارجاع به لغت motor scooter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «motor scooter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/motor-scooter

لغات نزدیک motor scooter

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند