امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Moulder

ˈmoʊldər ˈməʊldə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
قالب‌گر، خاک شدن، پوسیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد moulder

  1. verb Break down
    Synonyms: molder, decompose, rot

ارجاع به لغت moulder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moulder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moulder

لغات نزدیک moulder

پیشنهاد بهبود معانی